• وبلاگ : محاورات
  • يادداشت : ادامه محاوره رمضاني(2)
  • نظرات : 11 خصوصي ، 2 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ص 
    اول تا يادم نرفته، حرفاي خانم ديانا رو تکذيب مي‌کنم! فيلسوفايي که من تا حالا ديدم، هيچ‌کدوم اون‌طوري نيستن!
    دوم اين‌که من فيلسوف نيستم اما فيلسوف‌ها رو دوست دارم!!!
    اما سوم، خانم فيلسوف! شما خودتون در توضيح قاعده‌ي الواحد گفتين که اگر اثرات و معلول‌ها در عرض هم باشند، حکم به کثرت علت مي‌دهيم.
    اما در جوابي که من دادم معلول‌هايي رو مثال زدم که با هم رابطه‌ي طولي دارند:
    جهان در مرتبه‌ي اول به عنوان يک کل خلق شده.
    در درجه‌ي دوم اين جهان داراي کهکشان‌ها، منظومه‌ها و سيارات بي‌شماري است.
    اما درجه‌ي سوم شامل انسان‌ها، گياهان و تمام مخلوقاتي از اين دست است.
    [...] همين‌طور که پيش برويم البته به تعداد بي‌شماري مخلوق مي‌رسيم اما همگي اجزاي کوچکتري از يک کل واحدند.
    پاسخ

    شاعر مي‌گه: پسر كو ندارد نشان از پدر / تو بيگانه خوانش نخوانش پسر (آره؟ همينو مي‌گفت؟) اما جواب... در برابر جواب كاملي كه داديد هيچي نمي تونم بگم! ختم محاوره رو در پست بعدي اعلام مي‌كنم
    + ص 

    سلام
    ظاهراً گريزي از جواب دادن! آنقدر خواننده رو دنبال خودت مي‌کشي که مجبور مي‌شه فکر کنه و محاوره رو بي‌جواب نذاره!
    من به دو مقدمه اول معتقدم، اما تکثر معلول‌ها و آثار منتسب به خدا -از نظر من- چندان قابل‌قبول نيست.
    اگر قاعده‌ي الواحد و وحدت خدا را بپذيريم، مي‌توانيم اين توضيح را مطرح کنيم که چنين خداي واحدي، طبق قاعده‌ي الواحد، يک جهان منحصر به فرد و واحد را نيز خلق کرده است.
    براي مثال اجزاي تشکيل‌دهنده‌ي يک ساعت از قبيل پيچ‌ها، چرخ‌دنده‌ها و... را در نظر بگيريم. اين اجزا را در اختيار يک سازنده‌ي قهار ساعت مي‌گذاريم. مطمئناً او ساعتي خواهد ساخت که از نظر وي بهترين چيزي است که مي‌توان با استفاده از اين اجزا ساخت. اين ساعت اگرچه از قسمت‌ها و اجزاي زيادي تشکيل شده، اما هيچ‌کس نمي‌تواند منکر شود که اين ساعت يک کل واحد است.
    از طرف ديگر، ما خدا را دانا و قادر مطلق مي‌دانيم. در محاوره‌ي نظام احسن به اين نتيجه رسيديم که خدا بهترين جهان را خلق کرده چرا که علم او از ازل تا ابد کامل بوده.
    اجزاي اين دنيا، درست مثل اجزاي ساعت در اختيار خدا قرار دارد. او يقيناً بهترين جهان را خلق خواهد کرد و اين جهان يک کل واحد است؛ سيستمي است که از اجزاي بي‌شمار تشکيل شده است. البته به تناسب قدرت خدا و يک سازنده‌ي ساعت، مکانيزمي که اين دو خلق کرده‌اند نيز درجه‌ي پيچيدگي متفاوتي دارد اما هر دو يک سيستم واحد را به وجود آورده‌اند. به نظر من، تعدد اجزاي سازنده‌ي جهان، دليل تعدد مخلوقات خدا نيست.
    * * *
    البته منم به تناسب رشته‌ام بيشتر از نقشه‌برداري سر درميارم تا فلسفه! بنابراين شايد همه‌ي حرفام اشتباه باشه. اما اميدوارم کمال هم‌نشين در من اثر کرده باشه و تونسته باشم يکم به جواب نزديک شم

    پاسخ

    قابل توجه جمعيت مهندسين: استعداد فيلسوف شدن در مهندس ها هم وجود داره!آقاي مهندس... من هم قبول دارم جهان يك كل واحده، كلي كه تمام اجزائش به بهترين تدبير در جاي خودش قرار گرفته. به طوري كه:اگر يك ذره را برگيري از جاي /خلل يابد همه عالم سراپاي. اما همونطور كه خودت هم اشاره كردي اين كل از اجزايي تشكيل شده كه متكثر هستند. بحث سر اينه كه همون اجزاء متكثر چطور از يك خالق واحد به وجود آمدند؟