سفارش تبلیغ
صبا ویژن


محاورات

گاهی می‌شنوم که برخی با افتخار از اینکه در عمرشان حتی یک کتاب داستان یا رمان نخوانده‌اند صحبت می‌کنند! اما من همیشه در دل برای داستان‌ها و رمان‌های نخوانده‌ای که شاید هیچ وقت هم فرصت خواندن‌شان را پیدا نکنم، تأسف می‌خورم. البته این تأسف نه برای هر داستانی است و نه برای هر نویسنده‌ای! اما به راستی از دست دادن برخی شاهکارها، مثل گذشتن از تلّی از طلا و جواهر است، بی‌آنکه درکی از میزان بها و ارزش آن داشته باشیم.

گرچه در مقامی نیستم که نظر کارشناسانه در این زمینه بدهم، اما نظر شخصی خودم این است که برخی از آثار که در تاریخ ماندگار شده‌اند، چیزی برای گفتن داشته‌اند. گویی لحظه‌ای از بشریت در آن‌ها به ثبت رسیده است که خواندنش برای هر نسلی نکته‌ای عبرت‌آموز دارد. گاه حسنات و خوبی‌های انسان‌هایی نیک سرشت است که در داستانی به تصویر کشیده می‌شود و گاه بدی‌ها و کژی‌های دیوصفتان. و در هر دو حال با تمرکزی که در طول داستان نسبت به آن خوبی یا بدی به وجود می‌آید، چه بسا تأثیری به مراتب شگرف‌تر از هزار موعظه به وجود آید. البته باز هم تکرار می‌کنم، چنین ادعایی درباره‌ی هر اثری صدق نمی‌کند و حتی درباره‌ی یک اثر ضعیف یا بد، ممکن است نتیجه‌ای عکس این موضوع را نیز به بار آورد.

برای مثال، داستان بینوایان را به خاطر آورید... البته تقریباً یقین دارم که کمتر کسی از نسل ما، به برکت نسخه‌های متعدد تصویری این داستان در قالب فیلم یا سریال یا حتی کارتون، به خواندن این رمان مشهور همت گماشته باشد! اما با این حال، آیا کسی قادر به انکار عظمت و تأثیرگذاری آن است؟!

نکته‌ای دیگری که شاید به کار دفاع از داستان‌ها و رمان‌های خوب و ارزنده بیاید، این است که به کار بردن روش تمثیلی و بیان یک موضوع در قالب یک داستان، نه تنها در ادبیات شیوه‌ای مرسوم به شمار می‌آید که حتی در متون مقدس، منجمله کتاب آسمانی ما مسلمانان، قرآن مجید، نیز به کرّات مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین، شاید به همین راحتی نتوان دم از بی‌فایدگی مطالعه‌ی چنین کتاب‌هایی زد. اما چراغ امروز:

عنوان کتاب: بیست و سه قصّه

نویسنده: لئون تولستوی

مترجم: همایون صنعتی زاده

نشر قطره

قیمت (چاپ چهارم 1386) 3500 تومان

تعداد صفحات: 325

در یادداشت مترجم این اثر، نقل قولی از لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف بلند آوازه‌ی معاصر آمده است که خطاب به برتراند راسل، دیگر فیلسوف بزرگ قرن بیستم گفته:

«داستان‌های تولستوی را که تازه منتشر شده، خواندم. عالی است. اگر نخوانده‌ای بگیر و بخوان.»

شاید برای من که تاحدی آشنا به پیچیدگی‌های اندیشه‌ی این دو فیلسوف هستم، چنین تعریفی بیش از پیش بر ارزش کتاب بیافزاید اما شک ندارم در اینکه این اثر، بی‌هیچ تعریف و تاییدی بازهم ارزش خواندن را دارد، آن هم نه یک بار، بلکه چندین و چند بار!

کتاب بیست و سه قصه، همانطور که از نامش پیداست، مجموعه داستان‌های کوتاهی از لئون تولستوی است که همانطور که مترجم متذکر شده است، بی‌شباهت به قصه‌پردازی‌های مولانا در مثنوی نیست. تولستوی نیز، همچون مولانا که در آن اثر، تکیه بر قرآن داشته در نگارش این داستان‌ها از انجیل الهامتی گرفته است. حتی در مواردی، خواننده‌ی آشنا به باورهای اسلامی، ردّپایی نیز از اسلام و باورهای مسلمانان در آن می‌یابد که این امر، بی‌تاثیر از محیط زندگی تولستوی و همجواری او با مسلمانان نیست.

سراسر داستان‌های او، با وجود همه‌ی سادگی گفتارش که گویی برای کودکان نوشته شده‌اند، مملو از نکات عبرت‌آموز اخلاقی است و این نکته حتی از نام برخی از داستان‌های او، همچون «بدی وسوسه آور است و نیکی پایدار» -داستانی درباره وسوسه‌ی شیطان و ناکام ماندنش در برابر خیر و نیکی- آشکار است.

خواندن داستان‌های کوتاه و پربار این کتاب را به همه‌ی آن‌هایی که از خواندن این قسم کتاب‌ها روی‌گردانند، توصیه می‌کنم. شاید این گام، گامی باشد در جهت آشتی آن‌ها با بخش عظیمی از گنجینه‌ی میراث فکری بشر!


نوشته شده در پنج شنبه 89/6/4 شروع محاوره 6:51 صبح توسط فیلسوفچه | ادامه‌ی محاوره ()